هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
یادی از پدر :
در سال 1347 پدر عزیزم از ارومیه به اصفهان مهد هنر ایران آمد.به دلیل علاقه و استعداد زیادی که به موسیقی سنتی داشت به کلاس درس
استاد بزرگوار “علی خان ساغری”راه پیدا کرد و تا زمان فوت استاد در کلاس ایشان شرکت می کرد. از نوجوانی هم به طراحی علاقه ی زیادی داشت
و در دوران تحصیل جزء شاگردان ممتاز نقاشی در هنرستان بود.
عاشقی مقدور هر عیاش نیست
غم کشیدن صنعت نقاش نیست
در اصفهان نیز کار رنگ و روغن را ادامه داد و حدود پنجاه تابلوی رنگ و روغن از خود به یادگار گذاشت. از دوران کودکی و نوجوانی ما خاطره ای که
همیشه در ذهن ما جاری است انس پدر عزیزم با حافظ شیرازی بود و کتاب حافظی در دست داشت و تناسب دستگاه های موسیقی ایرانی را به
صورت آواز می خواند.
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
که هرچه بر سرما میرود ارادت اوست
با توجه به فضای جامعه پدر همیشه تنها بود و تنها کار می کرد. تنها با اسرار یکی از دوستان نزدیکش در نمایشگاه نقاشی پیشکسوتان اصفهان ،
سال 1376 در گالری عالی قاپو با چند تابلوی نقاشی شرکت کرد.
در خرداد 1385 پدر رفت.یادش جاودانه باد.
حافظا صبور باش که در راه عاشقی
هرکس که جان نداد به جانان نمی رسد
در ادامه تعدادی از آثار نقاشی پدر را مشاهده بفرمایید :